سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | شناسنامه | پست الکترونیک | پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

مبانی اصولگرایی - پیاده رو خاطرات

مبانی اصولگرایی (دوشنبه 85/9/27 ساعت 9:50 صبح)

«و لا ترکنوا علی الذین ظلموا منکم فتمسکم النار» ..... و (در کارهایتان) به کسانی از شما که ستم کردند (کفار) تکیه نکنید که آتش (جهنم) بشما خواهد رسید.

چند وقت پیش در یک سخنرانی دانشگاهی با موضوع جریان‏شناسی سیاسی ایران، یکی از اساتید دانشگاه وجه تسمیه جریان اصولگرا را این دانست که این جریان در دوره اصلاحات که فضای ارزشی جامعه دستخوش تغییرات شدید شده بود بر سر اصول خود ایستاد تا اینکه بار دیگر توانست اعتماد عمومی را بخود جلب کند. به نظرم این تفسیر بطور کلی غلط است و ماجرا چیز دیگری است. لازمه این تعبیر این است که جریان اصولگرای مابعد دوم خرداد را مساوی جناح راست پیش از دوم خرداد در نظر بگیریم در حالی که انزوای بیش از پیش جناح راست در دوران اصولگرایی مهر باطلی بر چنین فرضی می‏زند. در حقیقت جریان اصولگرایی را باید جنبش بازگشت به اصول اسلامی صدر اسلام و اصول انقلابی اول انقلاب اسلامی ایران در سال 57 دانست. گفتمان اصولگرایی نه تنها شامل پرهیز از غربگرایی بشیوه اصلاح‏طلبان بود بلکه به همان اندازه توبه از مشی سیاسی قدیم جناح راست را نیز شامل می‏شد. بلحاظ فلسفی جنبش اصولگرایی واکنشی در مقابل غربگرایی افراطی جریان دوم خرداد بشمار می‏آید که با نفی مرجعیت غرب رو بسوی مدینه فاضله جدیدی از نوع آنچه در مدینه النبی در صدر اسلام یا در ایران انقلابی 57 وجود داشت می‏آورد. جنبش فکری‏ای که نهایتا تبدیل به جریان سیاسی اصولگرا شد در سال‏های پایانی دهه 70 شکل گرفت، زمانی که بدلیل تسلط شدید جریان غربگرا بر عرصه فکری، چنان عرصه بر مخالفین تنگ شد که ناچار شدند با کنار گذاشتن تعارفات و تجدید نظر در مبانی خود به حمله جریانات مدرن پاسخ گویند. جنگ اول مطابق معمول در میدان اسلام‏شناسی و فقه روی داد. آیت الله مصباح یزدی که دستی در فقه و دستی در فلسفه غرب دارد یکتنه اعلام کرد که نظام بانکداری ایران ربوی است. وی در جایگاه سخنران پیش از خطبه‏های نماز جمعه برای مدتی طولانی فرصت پیدا کرد طیف وسیعی از مسایل اجتماعی را مورد بحث قرار دهد و نظریات جدیدی را مطرح کند و در این راه از همراهی شماری از روحانیون برجسته مانند آیت الله جنتی و تشویق رهبری که وی را مطهری زمان نامید نیز برخوردار شد. شاید بتوان گریه اول بعد از تولد جریان اصولگرایی را در همین زمان دانست، وقتی پس از چنین اظهاراتی موجی از بیانیه‏ها و موضع‏گیری‏های متقابل در مورد نظام بانکداری اسلامی برخواست.

فکر اصولگرا دیوار خیالی‏ حایل میان دوران سنت و مدرنیته را شکست و این مرزبندی را ناموجه دانست. از دورانی که کریستف کلمب در سال 1492 دنیای جدید را کشف کرد، همواره حامیان مدرنیته برای منزوی کردن دین‏گرایان استدلال می‏کردند که دنیا عوض شده است و دیگر آن دنیایی که در آن ادیان الهی نازل شدند مصداق ندارد، دیگر نمی‏توان قوانین قدیمی را برای دنیای نو بکار برد. این استدلال با چاشنی پیشرفت‏های فنی و علمی و تحولات سیاسی همراه می‏شد تا بیشتر قابل پذیرش باشد. جریان فکری اصولگرا نشان داد که در واقع چنین تناقض خیالی بین دنیای فعلی و قدیم وجود ندارد. موسی غنی‏نژاد مدافع سرسخت ربا استدلال می‏کرد که سرمایه‏گذاری بانکی مدرن در فعالیت‏های تولیدی «تفاوت ماهوی» با قرض‏های ربوی در زمان صدر اسلام دارد گویی آن زمان کسی نمی‏فهمید تولید و تجارت یعنی چه. وی سپس مجبور شد به استدلال سبکتری پناه ببرد، اینکه تورم وجود ربا را الزامی می‏کند. اما بررسی مختصری در تاریخ اسلام (بصورت مقاله‏ای تاثیرگذار در خبرگزاری فارس) نشان داد که تورم در آن زمان نیز وجود داشته است. اصولگرایان از همان قوانین اقتصاد کلان که برای محاسبه تورم بکار می‏رود (افزایش نقدینگی و ...) استفاده کردند تا نشان دهند جامعه صدر اسلام را نیز می‏توان وارد تحلیل‏های اقتصادی کرد.

در بعد سیاسی جریان اصولگرا با رد کردن منشا مردمی «مشروعیت» نظام سیاسی در مقابل «مقبولیت» که مساله‏ای مردمی است توانست تاکید مکرر جریان دوم خرداد بر دمکراسی را با چالش جدی مواجه کند و آنرا تبدیل به حوزه‏ای بحث‏برانگیز بنماید. مباحث مربوط به ربا تنها یک نمونه از مباحث بی‏پایان است که با همین گرایش فلسفی طرفین دعوا بر سر مسایل مختلف روی داد.  اصولگرایان زمانی که توانستند از خط قرمز مدرنیسم ( عبارت «زمانه فرق کرده») عبور کنند بلافاصله توانستند سیلی از نظریات جدید را در تمامی حوزه‏ها از سیاست خارجی تا سیاست مردم‏داری داخلی وارد جامعه کنند. در اینجا بود که جریان اصولگرا از وادی نظریه وارد عرصه عمل شد و احمدی‏نژاد با پشتوانه عمیقی از نظریه‏پردازی اصولگرایانه وارد عرصه سیاسی شد.


  • نویسنده: فرزان حدادی

  • نظرات دیگران ( )
  • سیاست داخلی

    مبانی اصولگرایی - پیاده رو خاطرات
    فرزان حدادی
    فرزان حدادی، 29 ساله، ساکن تهران. دانشجوی مهندسی برق، گرایش مخابرات، دانشگاه شریف.

  • بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 17 بازدید
    دیروز: 212 بازدید
    کل بازدیدها: 235877 بازدید

  • پیوندهای روزانه
  • » تمامش کن اوباما ! (فارس) [121]
    » نگاه میر حسین به اقتصاد (فارس) [117]
    » راز تونل‏های غزه (فیگارو) [204]
    » بمب گوگلی برای غزه [85]
    » تنها ایران می‏تواند به برتری غرب خاتمه دهد (رابرت بائر) [111]
    » جراحی قلب گرانتر از متوسط جهانی (الف) [318]
    » درباره اجتهاد، تقلید و مرجعیت (هاشمی) [112]
    » حملات بمبئی عملیات مخفی سرویس‌های اطلاعاتی (بارنز) [89]
    » مهاجرین و قدرت آینده اروپا (الف) [62]
    » تحلیلی بر شکل‏گیری حزب‏الله (فارس) [84]
    » مبانی قحط‏الرجال (واژگون) [90]
    » توسعه ویکی‌پدیای فارسی، وظیفه ملی (الف) [142]
    » نقدی بر فیلم کنعان (الف) [68]
    » تلفن همراه خطرناکتر از سیگار (الف) [93]
    » کالبدشکافی بحران موسسات مالی امریکا (الف) [179]
    [آرشیو(48)]

    " style="width:110" onfocus="this.select()" autocomplete=off contenteditable=true />

  • اخبار و تحلیل

  • کیهان
    خبرگزاری فارس
    خبرگزاری مهر
    رجا نیوز
    الف

  • لینک دوستان

  • خاطرات خصوصی من
    پاسداران
    خاکریز
    عقل سرخ
    مطالعات فرهنگی
    واژگون
    بیم موج
    خبرنگار مسلمان
    اشراق
    سیاست خارجی
    حریم یاس
    دولت اسلامی
    پیاده رو خاطرات در پرشین بلاگ
    کلمه

  • مطالب بایگانی شده